بالاخره نشستند
درباره وبلاگ

سلام به دوستان عزیزم .به وبلاگ من خوش آمدید.من (فاطمه)خواهر بزرگ دوقلوها هستم .این وبلاگ را با مامانم ساختیم برای اینکه خاطرات من و خواهرام (این دو هدیه آسمانی ) را در آن ثبت کنیم که وقتی که بزرگ شدند بخونند و بدونند که همیشه دوستشون داشتیم ، داریم و خواهیم داشت. مسافرهای بهشتی ، بهترین و زیباترین ها را براتون آرزو می کنم .
آخرین مطالب
نويسندگان


آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 83
تعداد نظرات : 38
تعداد آنلاین : 1

Red Bobblehead Bunny کد پیغام خوش آمدگویی


ما سه خواهر
.
پنج شنبه 10 مرداد 1392برچسب:, :: 18:33 ::  نويسنده : فاطمه        

 آبجی هام بالاخره تونستند بدون کمک بشینند. مامانم خیلی منتظره چنین روزی بود . مامانم وقتی اونها رو میبینه که خودشون می شینند کلی ذوق می کنه .آخه خیلی منتظره نشستنشون بود. اونا پنج روزه که می تونند بشینند. کارهای دو تاشون الان شبیه همه. هر دوتاشون به راحتی چاردستوپا میرند, از وسایل می چسبند و بلند میشند و خودشون دوباره می شینند. فرنیا بابباباببا و ماممامامما میگه و فرینا دَدَدَ . اونا اولین شب قدرشون رو هم تجربه کرند. آخرین شب قدر ,همه با هم به تراس خونمون رفتیم و مامان و بابام مشغول قرآن خوندن شدند. فرینا از پای بابام بالا میرفت و می خواست قرآنش رو بگیره .آبجی هام فردا وارده ماه دهم زندگی شون می شند.



نظرات شما عزیزان:

arefe
ساعت11:49---16 مرداد 1392
slm 3 khahar khoobid??man linketoon kardam dust dashtin mano link konid.

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: